حانیه سالم | شهرآرانیوز؛ آیا تابهحال وسط شلوغی خیابان یا پشت فرمان، ناگهان دلتان خواسته است فقط بگویید «یا خدا؟» انسان هرقدر گرفتار کار و درس و زندگی باشد، در اعماق وجودش نیاز به ارتباط با نیرویی دارد که از تمام بیپناهیها نجاتش دهد؛ نیرویی که حسابوکتاب دنیایی از درکش عاجز است. آن پناهگاه، خداست.
برای مؤمنان، ارتباط با خدا مثل نفس کشیدن است؛ نهفقط زمانی که مشکلی هست، بلکه حتی در لحظات عادی نیز، این پیوند روح را آرام و متعادل نگه میدارد. راههای زنده نگهداشتن این ارتباط فراواناند: دعا، ذکر، نماز، عبادت و سلوک معنوی، هرکدام، رنگی از گفتوگو با محبوباند.
دعا، زبان بیپرده دل است؛ مثل حرفهای یک فرزند با مادرش. نیازی به واژههای سنگین نیست؛ فقط باید دل صادق باشد. گاهی میان امتحان فقط میگوییم: «خدایا کمکم کن!» یا پس از موفقیت زیر لب میگوییم: «خدایا شکرت!» همان لحظههاست که پیوند برقرار میشود؛ همانگونه که در قرآن کریم آمده است: «اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.» دعا دعوت به گفتوگوست، نه صرفا درخواست. دعا یعنی از اندیشیدن به خدا، به مرحله حرف زدن با او برسیم؛ مرحلهای ساده، اما عمیق.
ذکر فقط تکرار «سبحانا...» و «الحمدلله» نیست؛ هرچند آن کلمات نور دلاند. ذکر، یاد خدا در تمام لحظههای زندگی است. وقتی وسط کار و شلوغی یادمان میافتد که او ناظر بر کارهای ماست، یا در زمان اضطراب زیر لب میگوییم «یا ا...»، همان حضور زنده خداست. ذکر یعنی یاد او جاری باشد، حتی بیکلام؛ مثل نگاه عاشقی که همیشه به معشوق است، بیآنکه چیزی بگوید.
سلوک معنوی یعنی در تمام کارهایمان رضای خداوند را درنظر بگیریم. این راهی است پر از لغزش و توقف، اما جهتش مهم است: همیشه رو بهسوی خدا بودن. مثل کسی که گاهی میافتد، اما باز برمیخیزد تا مسیر را ادامه دهد. معنویت، سرعت نیست، بلکه استمرار است. هر قدم کوچک در جهت درست، خودِ سلوک است.
نماز رسمیترین شکل گفتوگو با خداست؛ قالبی ثابت، اما پر از احساس. در نماز، بدن، ذهن و روح همزمان رو به خدا میایستند. حتی اگر ذهنمان لحظهای پریشان شود، همین ایستادن و تکرار حضور، دل را آرام میکند. نماز یعنی دیدار روزانه با محبوبی که هر بار تجدید رابطه میکند و حضورش را به یاد میآورد.
عبادت محدود به رکوع و سجده نیست. هر کار نیکی که برای رضای خدا انجام شود، عبادت است؛ کمک به رهگذر، لبخند برای آرام کردن دل کسی، یا گذشت از خطای دیگری. گاهی همین کارهای ساده، از ساعتها دعا اثر بیشتری دارند. وقتی معنای عبادت را درست بفهمیم، زندگی معنای تازه میگیرد و طعمش شیرینتر میشود.
این ارتباط زمانی زنده میماند که صادقانه و پیوسته باشد. کارهای خوب اگر از روی عادت باشند، رنگ میبازند، اما یک نگاه راستین به آسمان، میتواند راه دل را بگشاید. رابطه با خدا مثل دوستی است که همیشه حضورش را حس میکنیم، حتی وقتی نمیبینیمش.
وقتی دعا، ذکر، نماز و سلوک با هم بیایند، مثل رشتههای درهمتنیده یک طناب، پیوند روح را محکمتر میکنند. اگر این طنابِ ارتباط محکم بافته شود، طوفانهای زندگی هم نمیتوانند آن را پاره کنند.